شاخ

بدست • 3 دسامبر 2010 • دسته: اخبار٬ نقد و بررسی:

پیمان هوشمندزاده  متولد  تهران، سال ۱۳۴۸ است. او در سال ۱۳۷۶ در رشته عکاسی فارغ التحصیل شد و در زمینه  عکاسی و نویسندگی شروع به فعالیت کرد.

از کارهای منتشر شده او ، می توان به : “دوتا نقطه” ،”وقت گل نی “،” حذف به قرینه ی مستی” ،” ها کردن” “مجموعه عکس های مستند ” و”شاخ”،  اشاره کرد .

“شاخ”،  به عنوان نامزد دریافت تندیس چهارمین جایزه ادبی “روزی روزگاری”  در بخش رمان کوتاه از سوی این  دبیرخانه  انتخاب شده است.

” شاخ ” شامل ۱۴ داستان پیوسته  است که مایه‌های طنز در آن نسبت به مجموعه پیشین هوشمندزاده (ها کردن) بیشتر دیده می‌شود. دیالوگ‌نویسی طنزی که در روایت هوشمندزاده در این مجموعه‌ داستان پیوسته حضور دارد، به راحتی می‌تواند مخاطب را گیر بیاندازد که داستان را پیگیری کند . از ملال زندگی دو سرباز، ملول شود . از آشفتگی‌های روحی و رفتاری‌شان وحشت کند و با طنز داستان‌ها بخندد.

هوشمندزاده درباره این کتاب می گوید:  ” این مجموعه شامل ۱۴ داستان کوتاه به هم پیوسته درباره دو سرباز و یک مرغ و خروس است. داستان‌های این مجموعه واقع‌گرا و سال گذشته نوشته شده است.”

بخشی از کتاب: ” مرغه پشت تانکر گم و گور شد. خروسه از جلو سنگر سر درآورد. محکم قدم می زد.ایستاد. به ما نگاهی کرد و باز ادامه داد. جوری رفتار می کرد انگار که ما نوکر باباش هستیم. رفت پشت تانکر.حالا جفت شان پشت تانکر بودند. خیلی ساده ، یک بار از راست انداختم به چپ ، و ساده تر ، یک بار هم برگرداندمش ولی باز بازی داد. عینا  دوباره  همان کار را کردم.بازی داد.ساده تر رفتم؛ بازی داد. فکرش را خواندم ؛ شانسش خوابیده بود، از حالا به بعد ، تا ابد بازی می داد، تا ابد.”

“شاخ”  توسط نشر چشمه با تیراژ ۲۰۰۰ نسخه  منتشر شده است. چاپ اول در زمستان ۱۳۸۸  و چاپ دوم  آن در تابستان ۱۳۸۹ است.

بنفشه اخوان

برچسب‌ها: ٬ ٬ ٬ ٬

۲ دیدگاه »

  1. چه نثر ساده و روانی دارد آقای هوشمندزاده.

  2. تکنیک های داستانی به مراتب در آن رعایت شده است.ولی دیالوگ ها در آن گاهی یه کسالت بار بودن منجر می شود. که باعث پیش نرفتن عمل داستانی می شود.گاهی یا درونمایه ای ندارد یا به سختی می توان فهمید که مراد از مثلااین قسمت داستان چیست.هوشمند زاده با کمی تلاش دیگر می توانست داستان خود را به رمان تبدیل کند. شاید هم نخواسته خدا می داندو نویسنده.از نماد خوبی به اسم تک درخت استفاده کرده است.ولی من نمی دانم چرا از دیالوگ های ۲۰۱۱به نام زمان جنگ استفاده کرده است.روی هم رفته این عکاس ایرانی دارد داستان نویس خوبی از آب در می آید

دیدگاه خود را بیان کنید.