مجموعه نیکولا کوچولو
بدست مدیریت افرا کتاب • 19 مارس 2011 • دسته: ادبیات داستانی کودک٬ نقد و بررسی:بعضی کتاب ها مثل رگبار می مانند یا مثل موج. مدتی خیلی داغند و پرفروش و بعد به راحتی فراموش می شوند. بد نیستند اما در همین حد مهمند. بعضی کتاب ها نه خیلی آهسته اما پیوسته پیش می روند. اگر کتابی بیش از از پنجاه سال در جایگاهی مهم ( و نه الزاماً جایگاه اول) بوده مستقل از اینکه کتاب خوبی است یا نه، کتاب مهمی است و ارزش خواندن دارد.
سری کتاب های نیکولا کوچولو، نوشته رنه گوسینی و با تصاویر مهم ژان-ژاک سمپه ارزش بررسی دارند و منتقدین زیادی هم در این نیم قرن حضورشان گفته اند که کتاب های خوبی هستند.
نیکولا کوچولو مجموعه بیش از ده کتاب است با شخصیت های ثابت که از زبان نیکولا کودک بازیگوش روایت می شود. هر کتاب در ترجمه فارسی حدود صد و پنجاه صفحه است و حدود پانزده داستان دارد. تصاوی ریا بهتر بگوییم کارتون های کتاب سمپه است که به سبک شخصیت های سمپه اجرا شده اند و در دنیای کارتون مشهورند.
این سری کتاب ها اولین بار در سال ۱۹۵۹ میلادی منتشر شدند و در این مدت به هیچ وجه از بازار کتاب کودک خارج نشده اند گرچه مثل کتاب هایی چون هری پاتر پر سر و صدا هم نبوده اند. چند سال پیش و بعد از مرگ گوسینی دخترش دست نوشته هایی از داستان های منتشر نشده دیگری را پیدا کرد و با تصویرگری سامپه کتاب های جدیدی از این سری منتشر شد.
شخصیت های کتاب تیپ های آشنا هستند حتی برای ما بعد از پنجاه سال و با این فاصله جغرافیایی. شخصیت اصلی و راوی کتاب ها نیکولا است. شیطان است. برادر و خواهر ندارد. پدرش کارمند است و مادرش خانه دار. کلوتر شاگرد آخر کلاس است که « هر بار درس جواب می دهد زنگ تفریح ندارد». آنیان شاگرد اول کلاس است که عینک می زند و «نمی شود با مشت کوبید توی دماغش» و عزیز کرده خانم معلم است و همیشه او را می فرستند تا نقشه ها را از دفتر بیاورد. آلسست چاق است و همیشه در حال خوردن است. آلسست بهترین دوست نیکلاست. اود قوی است و دوست دارد با مشت بکوبد توی دماغ بچه ها. ژوفرا پدرش پولدار است و هر چه بخواهد برایش می خرد. روفوس پسر یک پلیس است و یک سوت دارد.
مدرسه هم آشناست. خانم معلم «تقریباً به خوشگلی مامان است» و بالاخره یک معلم است «خانم معلم خم شد و توی کشوی میزش دنبال چیزی گشت؛ ولی ما او را خوب می شناسیم. و می دانیم که وقتی این کار را می کند می خواهد جلوی خنده اش را بگیرد» بچه ها باید جلوی بازرس جدید آرام بشوند چون «بازرس قبلی به شما عادت کرده بود» و بازرس جدید بعد از گذراندن یک ساعت در کلاس می فهمد «که معلم ها شغل مقدسی دارند».
دوبون ناظم مدرسه به بچه ها می گوید که در چشمش نگاه کنند و بچه ها اسمش را گذاشته اند «بویون» یعنی آبگوشت چون در آبگوشت هم حباب هایی مثل چشم درست می شود. (در نسخه انگلیسی اسمش سیب زمینی است چون روی سیب زمینی هم چشم دارد) و اسم بویون گاهی از زبان مدیر هم می پرد.
پدر و مادرها هم عجیب نیستند. در تعطیلات پدری به مادری می گوید: «این فکر او نبوده و این که آخرین باری که او توانسته است در زندگیش تصمیمی بگیرد وقت ازدواجش بوده است» و بعد از هر دعوا مادر نیکولا کوچولو به پدرش می گوید « که باید به حرف مادرش گوش می کرده» و مادربزرگ نیکولا کوچولو چاق است و مهربان و به توصیه های تربیتی برای خرید اسباب بازی و توصیه های بهداشتی برای غذا دادن به بچه کاری ندارد.
پایان داستان ها غافلگیر کننده است. وقتی پسری انگلیسی به مدرسه می آید تا فرانسوی یاد بگیرد بچه ها فحش فرانسوی یادش میدهند و «پدر و مادر جرج به این نتیجه رسیدند که او هر چه را که باید از زبان فرانسوی یاد گرفته. چون دیگر او را به مدرسه ما نفرستادند».
اگر کودکید خواندن مجموعه را از دست ندهید، بخشی از خاطرات خوبتان خواهد شد. ار کودک دارید، بهانه خوبی است هم کودکتان لذت می برد هم خودتان. اگر کودک ندارید هم خجالت نکشید. اولین خوانندگان کتاب امروز مادربزرگ و پدربزرگند و هنوز از خواندن کتاب لذت می برند. «نیکولا کوچولو کتابی است برای کودکان هفت ساله و هفتاد و هفت ساله». البته خوانندگان بالای هفتاد و هفت سال هم مشکلی نخواهند داشت.
با تشکر از آقای اسماعیل حصاری
مدیریت افرا کتاب
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای مدیریت افرا کتاب
بله.سری داستان های دوست داشتنی و همیشه دوست داشتنی بود. چند جلد برای دختری ۹ ساله خریدم و برای خودم. هردو لذت بردیم. با سپاس از شما برای معرفی عالی تان.
منم کتاباشو خودندم واقعا عالین. مثل نوشتن خاطره اما عبرت آموز بدون نتیجه گیری انتهایی که یکی از محسنات این کتابهاست…
سلام من هم کتابهاش رو خوندم و باید بگم مجموعه کتابهای نیکولا کوچولو بیش از این که به درد بچه ها بخوره به درد والدین اونها می خوره.چرا که اکثر مردم کودکی خود رو در زمانی که خود تبدیل به پدر و مادر شدن فراموش می کنن و این مجموعه واقعا تلنگر بجا و خوبیه.تلنگری بجا برای یاداوری اینکه بچه ها گاه چقدر ساده و یا گاه چقدر پیچیده فکر می کنن.اینکه اونها کودکانه فکر می کنن و با دنیای ما بزرگترها چقدر فاصله دارند.
درود بر شما… سپاس از دقت نظرتون و نگاهتون.