توکایى در قفس
بدست توسعه فروش • 31 می 2018 • دسته: ادبیات داستانی کودک٬ ادبیات داستانی نوجوانتوکایى در قفس
نوشتهى نیما یوشیج
تصویرگر بهمن دادخواه
نشر کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان
صاحب قفس خندید و گفت :«بیچاره، آب و دانهاى که اینجا هست بیرون گیرت نمىآید.»
توکا گفت:« هرقدر هم که گرسنگى باشد، در آزادى لذتى هست که به گرسنگى و سختى هایش مىارزد.»
مرد گفت:« اینها حرف است. در همین قفس شمرده شمرده راه برو؛ اما بلند بلند بخوان. آنقدر هم حرف نزن و شکایت نکن. کمکم عادت مىکنى.»
توکا گفت:« من خواندنم نمى آید. از تمام لذتهاى زندگى محروم شدهام، خوردن و خوابیدن براى من زندگى نیست. وقتى پرنده نتواند هرقدر دلش مى خواهد پرواز کند. خواندن هم یادش مىرود.»
صاحب قفس گفت:« این هم یادت باشد توکایى را که نمىخواند، لاى پلو مىگذارند.» و راهش را پیش کشید و رفت ….

توسعه فروش
فرستادن نامه به این نویسنده | همهی نوشتههای توسعه فروش