چرخ

نوشته‌ى زینى‌ هریس

ترجمه‌ى‌محمد منعم

نشر بیدگل

… فرانسه به اسپانیا حمله کرده و دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست. وقتى در این میان سرو کله دخترى پیدا مى‌شود که از پدر تبعیدى‌اش جدا شده است، بئاتریس با شجاعت داوطلب مى‌شود تا آن دو را به یکدیگر برساند.

بدین ترتیب سفرى به درون قلب ستم و ستمگرى بشر آغاز مى‌شود…مکان و سلاح‌هایى که در هر صحنه مى‌بینیم ممکن است تغییر کرده و هربار متفاوت باشند، اما سبعیت و وحشى‌گرى بشر در حق همنوعش یک شکل است. پرسشى که هریس پیش مى‌کشد این است که: آیا مى‌توانیم در این بربریت زندگى کنیم و انسانیت خود را حفظ کنیم؟ پایان بدون قطعیت امیدوارانه نمایش که بسیار هم زیباست، پیشنهاد مى‌دهد که ممکن است ما شانسى داشته باشیم اما تقریبا همه‌چیز را در روند طى شده فدا کرده‌ایم…..