زمان بازیافته

بدست • 12 اکتبر 2018 • دسته: دسته‌بندی نشده

زمان بازیافته
(خاطرات سیاسی بهمن بازرگانی)

مصاحبه‌کننده امیرهوشنگ افتخاری راد
نشر اختران

به نظرم می‌رسید راهرویی که مرا به اتاق بازجویی می‌رسانید سه برابر طولانی‌تر شده بود. فضا دودگرفته و کدر بود. یادم نمانده است که پنجره‌ای به حیاط به چشمم خورده باشد. راهرو با نور مبهم چراغ‌هایی که معلوم نبود مهتابی‌اند یا معمولی، نیم‌روشن بود. متوجه نشده بودم که نگهبانی که دنبالم آمده بود از کی و کجا ناپدید شده است. ناپدید که نه، چشم‌بند رو چشام بود، صدای پوتین‌هایش را از یک‌جایی به بعد دیگر نشنیده بودم. گفته بود یکراست برو جلو و فقط زیر پاتو نگاه کن. آمد و رفت مبهمی را در دور و نزدیک حس می‌کردم. از ما بودند.

برچسب‌ها: ٬ ٬ ٬ ٬ ٬ ٬ ٬ ٬

دیدگاه خود را بیان کنید.